کتاب عروسکخانه

اثر هنریک ایبسن از انتشارات کارنامه - مترجم: منوچهر انور-بهترین نمایشنامه ها

خانه عروسک (1879)، شاهکار هنرپیشه تئاتر است که برای اولین بار ریاکاری وحشتناک ازدواج طبقه متوسط ویکتوریا را در صحنه نمایش داد. خانه ی عروسک بیداری نورا هلمر را از زندگی قبلی که قبلا آن را مورد بررسی قرار نداده بود، از دست داد. پس از تمام عمر خود توسط پدر یا همسرش توروالد حکم داده شده است، نوا در نهایت می خواهد بپرسد که پایه و اساس همه چیزهایی است که اعتقاد داشتند، هنگامی که ازدواج او به آزمون برسد. پس از قرعه کشی پول از مردی که از نظر بدرفتاری به نام Krogstad نامگذاری شده بود، با جعل امضای پدرش، او قادر به پرداخت پول برای سفر به ایتالیا برای نجات زندگی شوهر بیمار خود بود (او از وام بی اطلاع بود، معتقد بود که پول از پدر نورا ) از آن زمان، او مجبور شده بود تا راههایی را برای پرداخت وام خود به دست آورد، مخصوصا در مورد پول و راههای یک دنیای مجتمع که بیشتر به آن اهمیت می داد.


خرید کتاب عروسکخانه
جستجوی کتاب عروسکخانه در گودریدز

معرفی کتاب عروسکخانه از نگاه کاربران
** spoiler alert ** معمولا وقتی آدم مدتها برای خواندن کتابی منتظر مانده باشد و خیلی بهش فکر کرده باشد،با خواندنش ناامید می شود چون انتظار و توقعش بالا رفته و کتاب نتوانسته پاسخگوی آن توقع باشد.ولی درباره ی خانه عروسک این اتفاق نیفتاد.از ماه ها پیش به فکر خواندنش بودم و خیلی از هنرمندی ایبسن شنیده بودم و منتظر یک شاهکار بودم و ناامید نشدم.
من که کلا با ادبیات نمایشی میانه ای ندارم،نمی توانستم کتاب را زمین بگذارم.

هم خانه ی عروسک و هم اشباح،هولناک بودند.همیشه از کتاب هایی که در عادی ترین حالت ممکن شروع می شوند و روی خوشحالی شخصیت ها بیش از حد مانور می دهند می ترسم چون یعنی فاجعه در راه است.خانه ی عروسک توفان یک زندگی زناشویی را به تصویر می کشد و در اشباح تاوان شرارتهای کسی را کس دیگر می دهد...
هر دو فوق العاده بودند ولی بعید می دانم باز هم سراغ ایبسن بروم.این درجه از هولناکی را فعلا نمی پسندم.شاید چندسال دیگر نظرم عوض شود.

مشاهده لینک اصلی
بسیار بسیار عالی و نفس‌گیر! دو ساعته خواندمش و به نظرم یک درس عالی برای نمایشنامه‌نویسی باشد. با توجه به زمانه‌ای که ایبسن در آن می‌زیسته شجاعت و روشنفکری او ستودنی و تحسین‌برانگیز است. او بی‌گمان از سخت‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین روشنفکران جامعه‌اش بوده

مشاهده لینک اصلی
اول چیزهای مهم. نورا، شخصیت اصلی ایبسنز یک خانه عروسکی، یک عروسک است. هیچ اتفاقی نمی افتد ما ممکن است تصمیم بگیریم که او را به شوهرش، محیط زیست یا دوران او متهم کنیم، اما هرگز به اندازه کافی ماهیت جسمی ضروری خود را به آن خواننده یا تماشاگر بازی که باید خود سنجی را به عنوان شوهر سنجاب یا اشتیاق کودکانه او. من خودم نمیتوانستم تعجب کنم که آیا Nora یک جفت واقعی است (به عنوان مثال، کاملا بدون در نظر گرفتن متنش) یا نسبی (یعنی یک زن که به دلیل تغییرات در نقشهای سفارشی، جنسیتی، و جامعه خود). البته من البته ترکیبی از این دو را رد کردم. پس ذهن من حتی بیشتر محتاطانه تر شد. آیا قضاوت من این بود که نورا خود یک شرط موقعیت موقعیت من در جامعه (هنوز) فلسفی است؟ شوخی نمی کنم. من واقعا این را درک کردم. این همان چیزی است که فرهنگ گفتمانهای فکری با صدای بلند به انسان می زند. من گناهکار هستم چون فکر می کنم نورا دوقلو است. خب، این ایده را رها کردم. در حال حاضر من متقاعد شده ام که او واقعا عجیب و غریب است، اما در حال حاضر من برخی از او را متمایز به مصنوعی درام خود، به خصوص در پایان قرن نوزدهم. فکر می کنم Ive موقتا بر این نظر قرار گرفت. اما فردا بپرس، و چه کسی می داند؟ از آنجا که من صرف زمان زیادی را با محکوم کردن نورا از یک تکه، ممکن است به نظر شگفت آور که Ive داده است این بازی چهار ستاره. اما واقعا \"داستان های خوبی درباره ی twits و تغییرات ظاهری آنها به غیر twits وجود دارد. ما نباید در برابر twits تبعیض کنیم. آیا آنها امید، رویاها، غم و اندوه، ناامیدی مانند بقیه ما ندارند؟ یک خانه عروسک داستان یک همسر نروژی احمقانه و ساده است که به نام نورا مورد سوء استفاده قرار گرفته است و توسط یک کارمند بانوی ناراحت کننده مورد انتقاد قرار می گیرد؛ ظاهرا او یک سند را پیش از این جعل کرده است، اما این پیش نویس بسیار ضعیف شده است و در اینجا با آن مواجه شده است. (من بیش از حد کمی متاسفم که ایبسن نمی تواند با یک MacGuffin ظریف تر قرار بگیرد - کسی که به طور کامل وابسته به Noras نیست (بی گناه یا احمقانه، همانطور که می بینید) پذیرش اشتباه را به تهدید کننده اش می دهد.) Nora کار اضافه کاری برای نگه داشتن او شوهر توروالد از درک نادرستی او مطلع است. (در اینجا، یک تفاوت فرهنگی به بازی می انجامد: با توجه به شرایط، برای مخاطبان مدرن دشوار است تصور کنید که توروالد در اعترافاتش خشمگین خواهد بود.) در نهایت او هر چیزی را پیدا می کند و نیازی جدید را به او می دهد. این امر منجر به یک برخورد مشهور و نامطبوع بین شوهر و زن می شود که توسط دروازه های نوراس شنیده می شود که در سراسر جهان شنیده می شود. بدون شک، بازی شگفت انگیز و پیش پا افتاده، بدون شک، اما این نیز بیش از حد کمی کم تر از ترجمه است. من فکر می کنم این نتیجه گیری امروزه به شدت از تحریک خود ادامه می دهد، بیش از صد سال بعد. تماشا یا خواندن بازی بسیار سخت است و به Nora واکنش نشان نمی دهد. او همیشه به محکومیت اخلاقی محکوم خواهد شد، اما حیرت زده می شود ... حتی در محکومیت او، چون او کاملا درست نیست یا اشتباه نیست ... فقط انسان است. در یک راه اغراق آمیز

مشاهده لینک اصلی
این داستان ازدواج است که ظاهرا خوشحال کننده است، اما نوید انتقادی از وقایع نشان می دهد که چه ارتباطی با آنها دارد. توروالد و نورا هلمر، که برخی از مبارزات مالی خود را داشته اند، بسیار خوشحال هستند، زیرا توروالد در بانک که در آن کار می کند، ارتقاء عمده ای به دست آورده است. اما نورا، پشت رفتار خشن و رفتارهای کودکانه او، همیشه توسط Torvald تشویق می شود، که او را نامتناهی، مبهم (یا گاهی به صراحت) نام های نامزدی مانند @ My Dandle @ وlittle spendthrift @ را مخفی می کند، مخفی می کند . چند سال پیش مبلغ قابل توجهی از پول برای قرض دادن یک سفر به ایتالیا برای کمک به توروالد از یک بیماری عظیم به دست آورد. او به Torvald گفت پول این بود که توسط پدر او به سمت چپ بود، اما او در واقع به او توسط Nils Krogstad قرض گرفته شده است، و او به آرامی آن را پرداخت. اما اکنون نیلز تهدید می کند که به شوهر نوراس بگوید ... به خصوص از آنجایی که او متوجه شد که نورا امضای پدرش را به عنوان یکی از اعضای این یادداشت جعل کرده است. ابتدا چند سال پیش این بازی را به عنوان یک انگلیسی کالج بزرگ خواند و به وضوح آن را ترک نکرد در آن لحظه بر روی من تاثیر گذاشت. اما در حال حاضر، به عنوان یک زن متاهل با فرزندان، این اشتباه و سطحی بودن روابط توروالد و نوراس را از بین می برد. تقریبا همه چیز Torvald به Nora را کاهش می دهد او را به عنوان یک فرد: @ اکنون، در حال حاضر، بال کمی خنده دار نباید از بین برود. بیا بیا یک سنجاب خشن باش. @ نورا، به نوبه خود، به بچه هایش - مخصوصا دخترش - با همان نوع بی توجهی از ارزشش به عنوان یک شخص رفتار می کند. همانطور که مشکل فشرده سازی تقلبی نزدیک به افشا شدن است، نورا خشمگینتر می شود. اما او هنوز فکر می کند که توروالد، که چیزی برای نشان دادن چیزی برای ذهن و توانایی مالی اش نداشته است، از او حمایت می کند و اگر او سوء تفاهم کند (که به خاطر عشق و نگرانی اش برای شوهرش انجام می شود)، از او محافظت می کند. این یکی است از نخستین آثار ادبیات فمینیستی، که در سال 1879 توسط هنریک ایبسن، نمایشنامه نویس نروژی نوشته شده است. به سختی اعتقاد بر این است که این بازی بسیار سخت، در مورد یک زن که متوجه می شود، به عنوان یک عروسک بی فکر، تمام زندگی اش توسط پدرش و پس از آن شوهرش درمان شده است و بیش از 130 سال پیش نوشته شده است. این مسئله برخی از سوالات مهم ارتباط واقعی را مطرح می کند و خود را نه تنها برای زنان بلکه برای همه افراد می یابد. هیتی موراهن، بازیگر بریتانیایی که بازی نورا را انجام می دهد، نظرات خود را در مورد این موضوع که واقعا به من زده است، نوشته است: ... چیزهایی که ایبسن می نویسد این است که آن را در مورد یک محیط خاص متوقف می کند و در مورد ازدواج (یا مشارکت) و پول می شود. اینها اضطرابهای جهانی هستند و به نظر می رسد از صحبت با مردم این است که به شیوه ای فشرده تر، به ویژه اگر آنها در یک رابطه دشوار بوده اند یا درگیر بوده اند. یکی دیگر شب به من گفت شب عروسی من، این بازی است که والدین من را ازدواج کرده اند. این موضوع نور خفیفی را در قلب ناهموار روابط نشان می دهد و حتی اگر شما آنها را دوست داشته باشید، می تواند صادقانه باشد. @ https: //www.theguardian.com/stage/201 من قبول ندارم که پایان من را ترک می کند، با سوزاندن تمام پل ها رو به رو است. گرچه من همدیگه را با بازیگر آلمانی بازیگر هیمارن نایمن-راب، که به طور جدی حاضر به انجام این بازی نبود، مگر اینکه انتساب آی بیسن را بازنویسی کند، فکر نمی کنم تغییر آن تصمیم درستی از دیدگاه ادبی باشد. به عنوان یک کار ادبی، پایان دادن به فوق العاده قدرتمند است. با این حال، به عنوان یک راهنمای عملی برای زندگی، من متقاعد نشده است که آنچه که نورا انجام می دهد درست است. (مشاهده اسپویلر) [او ترک شوهرش را، که من می توانم درک: HES فوق العاده خودخواهانه و هرگز او را به عنوان چیزی، بلکه یک عروسک بی فکر است. با این حال، به او فرصتی برای تغییر دادن بدهید، به نظر می رسد کاری درست در زندگی واقعی انجام دهید. آنچه که من را بیشتر از من دور می کند، نورا نیز فرزندان خود را ترک می کند و تمام ارتباطات را با آنها قطع می کند، حداقل تا زمانی که خود را به عنوان یک فرد پیدا کند. (مخفی کردن اسپویلر)] من حدس می زنم سوال برای من این است، آیا شما باید مردم بی گناه در تلاش خود را به دنبال تحقق خود؟ نورا، حداقل، احساس نمی کرد که او انتخاب داشته باشد، اما من مطمئن نیستم. هرچند که این یک بازی بسیار تحسین کننده است که 137 سال پس از آن نوشته شده است.

مشاهده لینک اصلی
آه، نورا. شما خیلی بدبختی، و هنوز. من تعجب می کنم که چرا مردم شما را بسیار آزار دهنده تر از emma bovary، و غیره. من فکر می کنم بسیار در مورد این بازی به عنوان یک سند تاریخی است که من قدردانی و لذت بردن از آن را دوست دارم و گاهی اوقات من فراموش کرده ام آن را به عنوان یک بازی است. گفتم، من فکر نمی کنم nora * فرض * به طور کامل همدردی. من فکر می کنم رفتارهای مزاحم آن ها بر روی اعصاب شما تأثیر می گذارد - اما در جایی فکر می کنم ایبسن امیدوار بود که ببیند شیوه ی کار او چیست، چه کسی نیست، بلکه به این دلیل است که او در حال رشد است، وضعیتی که او دارد وضعیت زنان در آن، واقعیت های زندگی یک زن در آن زمان است. به طور کلی جذاب و یک اظهار حقیقی برای ایبسن است که حتی امروز نیز مورد بحث قرار می گیرد. من نوعی از این بازی را تحسین میکنم، و نه به خاطر اینکه من یک @ feminist @ هستم.

مشاهده لینک اصلی
ایبسن ادعا کرد که هنجارهای ازدواج قرن نوزدهم را با این بازی محکوم نکرده بود، او فقط «توصیف بشریت» بود. من این را به معنای او فکر می کند این نوع از چیزهایی مانند همسران شوهران خود را، هر روز اتفاق می افتد. در واقع آنها احتمالا، یا حتی بدتر، به ویژه در ادبیات، اگر به عنوان مثال نمونه های تولستوی آنا یا فلوبرتما را استفاده کنند. هر بازی ایبسن قصد داشت، این بازی تأثیر داشته و موفقیت آن به تقویت موقعیت خود به عنوان یکی از بهترین نمایشنامه نویسان جهان کمک کرده است.

مشاهده لینک اصلی
هنری ابیسن، نمایشنامه نویس نروژی خانه ی عروسک با ارنست همینگوی است. همچنین خورشید نیز افزایش می یابد که ممکن است اغلب از اشتباه تفسیر شود. اولین بار در سال 1879 منتشر شد، بازی داستان داستان نورا هلمر و ازدواج او با تورودال هلمر است. اما این بازی همچنین دو شخصیت دیگر زن را نشان می دهد و بین سه ایبسن یک زن سهمیه ای از قرن نوزدهم اروپا را تشکیل می دهد. همراه با نورا کریستین و آن ماری هستند، که ایبسن به عنوان یک تصویر زنانه از سوء استفاده، ناتوانی و مواجه شدن با خودسرانه نمایش داده می شود. اما کاریکاتوری Ibsen از اختلالات ویکتوریا به فمینیسم پایان نمی دهد؛ شخصیت های مردانه چوبی و بردگی به نگرش ها و رفتارهای خودخواهانه هستند که از شکست جامعه ها و از بین بردن یک فرهنگ زودگذر جلوگیری می کنند. با این حال، اغراق آمیز بود، این را از پیشروی قرن بیست و یکم خواند. بعضی از محافظه کاران فوقالعاده میتوانند تفسیر قرن نوزدهم را در این بازی به اشتراک بگذارند (ایبسن به اصلاح پایان رسید و بعد از آن پشیمان شد)، اما بعضی دیگر ممکن است ناشی از پیامدهای نتایج اجتماعی-اقتصادی جنبش فمینیستی باشند (که ایبسن به عنوان یک مدرنیست در پیشروی پیشروی پیش رو بود) که نقش خود را در تغییر، بعضی ها برای بهتری و برخی برای بدتر شدن تمدن غرب بازی کرده است. بدون شک یک نمایشنامه مهم در صحنه جهانی است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب عروسکخانه


 کتاب زندگی در تئاتر
 کتاب دایی وانیا
 کتاب پیرنگ پنهانی
 کتاب در کمین خدایگان
 کتاب افاضات همایونی
 کتاب بازینامه دادرسان