کتاب دایی وانیا

اثر آنتون چخوف از انتشارات نشر کتاب پارسه - مترجم: پرویز شهدی-بهترین نمایشنامه ها

The play portrays the visit of an elderly professor and his glamorous, much younger second wife, Yelena, to the rural estate that supports their urban lifestyle. Two friends—Vanya, brother of the professors late first wife, who has long managed the estate, and Astrov, the local doctor—both fall under Yelenas spell, while bemoaning the ennui of their provincial existence. Sonya, the professors daughter by his first wife, who has worked with Vanya to keep the estate going, suffers from her unrequited feelings for Dr. Astrov. Matters are brought to a crisis when the professor announces his intention to sell the estate, Vanya and Sonyas home, with a view to investing the proceeds to achieve a higher income for himself and his wife.


خرید کتاب دایی وانیا
جستجوی کتاب دایی وانیا در گودریدز

معرفی کتاب دایی وانیا از نگاه کاربران
یکی از ویژگی های بارز نمایشنامه این است که تقریبا تمام شخصیت های آن از زندگی های خود راضی نیستند و احساس رخوت، تاسف و خستگی می کنند. آن ها از افزایش سن خود گلایه می کنند، حسرت سال هایی را می خورند که با کارهای طاقت فرسا هدر داده اند،غم عشق های برباد رفته را می خورند و در این مساله تفکر می کنند که اگر جور دیگری زندگی می کردند اوضاع در حال حاضر به چه صورت بود. به این ترتیب آن ها غم فقدان را می خورند، بدون این که توجهی به داشته های فعلی خود داشته باشند. در طول نمایشنامه، تفکرات شخصی آن ها در معرض دید بقیه قرار می گیرد و باعث می شود موجی از نارضایتی آن ها را احاطه کند.

دایی وانیا، قهرمان اصلی کار که نام نمایشنامه هم به خود اختصاص داده است، عمیقا از این ناراحت است که زندگی خود را فدای زندگی سربریاکوف کرده است. سربریاکوف زمانی پروفسور سرشناس بوده است ولی به تازگی به یک انسان شارلاتان تبدیل شده و وانیا به این قضیه پی برده است. آستروف، پزشک این منطقه حسرت جوانیش را می خورد. کارهای سختی که در آن دوران انجام داده باعث شده که الان در مواجهه با دنیای اطراف منفعل باشد. ماریا، مادر وانیا با مطالعه مقاله های مختلف به طور رقت انگیزی تلاش می کند نسبت به نارضایتی خود بی توجه باشد. یلنا، همسر سربریاکوف، متوجه شده که در بند شوهر بیچاره ای گیر آمده و علاقه ای به او ندارد. پروفسور هم از زندگی عمومی فاصله گرفته است و در جایی که زندگی می کند خود را محصور کرده است. در نهایت سونیا، دختر نه چندان جذاب پروفسور زندگی عاری از عشق و یکنواخت خود را طی می کند و امیدوار است که با مرگ به آرامش برسد. بنا به چنین دلایل ناامید کننده ای، شخصیت های دایی وانیا احساس می کنند در هستی بی فایده ای گیر افتاده اند، حسرت فقدان های غیرقابل برگشت را می خورند و پذیرای خشم شخصیت های دیگری می شوند که اطرافشان قرار دارند. نتیجه این می شود که با یک خانواده ناپایدار طرف می شویم که همه شان به قول یلنا در معرض عذاب و نابودی قرار دارند.

ادامه نقد در سایت نقد روز:
http://naqderooz.ir/su

مشاهده لینک اصلی
از نمایشنامه های چخوف، باغ آلبالو و مرغ دریایی رو خونده بودم. دایی وانیا هم همون سبک و سیاق رو داشت کاملا. یه عده آدم با کلی حسرت و درماندگی توی زندگیشون که وقتی کنار هم جمع میشن یهو انگار تمام نا امیدی هاشون سرباز میکنه.

این نمایشنامه قصه آدمهاییه که زندگیشون رو بیهوده پای هدفی قرار میدن که بی ارزشه و زمانی که میفهمن اون هدف چقدر بیهوده بوده توی ناامیدی غرق میشن.
توی این نمایشنامه دغدغه چخوف برای نسلهای بعدی کاملا مشخص بود. جایی که از زبان پزشک داستان میگه شاید صد سال یا دویست سال بعد رنجهایی که ما الان کشیدیم باعث خوشبختی بقیه شده باشه.

کاشکی میشد الان بشینی روبروی چخوف و همونطور که باهاش یه قهوه میخوری براش بگی که پزشک نازنین رنج آدمی تمومی نداره، ناامیدی همیشه هست، حسرت همیشه هست، این تویی که با خلق همچین نوشته ها و قصه هایی تحملش رو آسون کردی. تویی که باعث شدی حقیقت تلخ زندگی فاسدمون نکنه. اسطوره تویی.
قطعا خودت هم اینارو میدونستی و میراثی که واسه صد سال بعد از خودت برامون گذاشتی، این قصه هاست. قهوه ات رو بنوش پزشک نازنین❤️.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دایی وانیا


 کتاب جنوب
 کتاب ترحم در تاریخ
 کتاب شیکاگو و سه نمایشنامه ی دیگر
 کتاب سیاوش در آتش
 کتاب آرش شیواتیر
 کتاب هم نواز