کتاب اعتراف

اثر جان گریشام از انتشارات مروارید - مترجم: جواد ثابت نژاد-بهترین نمایشنامه ها

اعتراف، داستان مردی است که بی‌گناه به زندان می‌افتد و در شرف اعدام شدن است، در حالی که مجرم واقعی در بیرون زندان، آزاد است. چهار روز مانده به اعدام مرد بی‌گناه، مجرم واقعی که دچار تومور مغزی لاعلاجی است، برای نخستین بار در زندگی مصیبت‌بارش، تصمیم می‌گیرد تا کاری درست انجام دهد و چون تنها او می‌تواند مرد بی‌گناه را نجات دهد، به جرم خود اعتراف می‌کند. با این حال چطور فردی مجرم، وکلا، قضات و سیاستمداران را متقاعد کند که آن‌ها در شرف اعدام فردی بی‌گناهند؟


خرید کتاب اعتراف
جستجوی کتاب اعتراف در گودریدز

معرفی کتاب اعتراف از نگاه کاربران
گاهی اوقات یک کتاب جان گریشام فقط یک راه برای گذراندن وقت است. شما می دانید که این یک وکیل است که کاملا با دیگران نباشد، شما می دانید که بسیاری از اختلافات قانونی بد بو را می دانید، می دانید که برخی از قانونگزاران هستند، می دانید که برخی از پیچیدگی ها ممکن است ممکن است انتظار نداشته باشید. شما آن را خواندید و فکر می کنید،Huh، نه بد، @ و رفتن به کتاب بعدی در TBR. اعتراف همه این و بیشتر است. اما این یکی با من کمی طولانی تر می شود. این خواندن خوب بود، که من کمی فکر کردم. من ذهنم را در مورد مسئله اصلی این کتاب تغییر نمی دادم، اما فکر کردم که من فکر می کنم. من به عنوان یک عضو خارجی به سیستم قانونی، وزیر کیت علاقه مند شدم. دیدن چیزهایی از دیدگاه او باعث شد تا بسیاری از مسائل قانونی ساده تر بماند. گریشام بارها با نظراتش سنگین بود، اما با چنین مسئلهی فرارناپذیر، قابل درک است. بهعنوان داستان؟ این دلهره آور بود.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار ** از اسپویلر ایگناتیوس که من را با داستان Donta ©، یک مرد جوان در نخست خود را که à © اتهام به جرم، که آیا این £ ساخته شده هیجان زده. با زندگي در زندان، حتی زمانی که کسی گناهکار است، بسیار دشوار است. à © بدتر زمانی که یک ذهن SA £ بی گناه à © مجبور به مقابله با یک محیط TA £ سنگین و خشن، à © desumano.Comecei به سادگی به این باور، تقریبا در نیمه راه از طریق کتاب، که Donta © خواهد بود در یک معجزه غرق شده و بی گناهی خود را از نظر زمان به £ سدیم منجر به فانی injecçà £ ثابت کرد: اشک بر چهره ام جاری هنگامی که زمان مرگ او. کیت و رابی شخصیت های غالب در این کتاب هستند و هر کدام از آنها کاملا از من خوشحال هستند. آنها هرگز بی گناهی Donta شک و © © عطا به fim.Dontà © درگذشت جنگیدند، اما در £ در درجه £ بیهوده درگذشت. بی گناهی او ثابت شده است و ناکارآمدی دولت تگزاس ثابت شده است.

مشاهده لینک اصلی
من یک طرفدار بزرگ Grisham هستم. این بهترین کار او نیست. با این حال، اکثر طرفداران کاملا از این کتاب لذت خواهند برد. یک دلیل برای نمره پایین این است که Grisham کاری را انجام نمی دهد تا دستورالعملی برای مبارزه با مرگ را زیر پا بگذارد، که خوب است، اما به عنوان نویسنده موعظه می شود. از آنجایی که طرح و کاراکترها از آن خودداری می کردند، لازم نیست که انجام شود. همچنین پایان به سادگی رضایت بخش نبود. با این حال، اکثر طرفداران Grisham از این کتاب لذت خواهند برد.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** این اولین کتاب من بود که Ive توسط John Grisham خواند. ایوان دیگر داستان های کارآگاهی مانند مایکل کانلی را خواند اما آنها معمولا شخصیت اصلی خود را داشتند. واقعا این شخصیت اصلی در این کتاب وجود ندارد اما بسیاری. آنها داستانها را در بسیاری از دیدگاه های مختلف به منصه ظهور رسانده اند که کاملا صادقانه تصور می شد که من فقط تماشای یک قسمت از نمایش جرم بودم. این کتاب برای من راحت بود و نمیتوانست تمام اصطلاحات جنایی را بخواند. در حال حاضر اشتباهات زیادی در برخی از نوشتارها و نحوه کاهش برخی موارد وجود دارد اما نویسنده اظهار داشته است که ممکن است اشتباهات زیادی وجود داشته باشد فقط به این دلیل که آنها بسیار تنبل هستند که آنها را تحقیق کنند. شخص، همان. HAHAHA من می توانم با آن ارتباط برقرار کنم. من واقعا فکر نکردم که این مرد قصد مرگ داشته باشد، اما این بخش خیلی تکان دهنده بود، اما خوشحال شدم که بعد از اینکه فردی بی گناه می میرد، می تواند اتفاق بیفتد. منظورم این است که من مطمئن هستم که حتی تا امروز نیز اتفاق می افتد. ضربان قلب آن برای دیدن افراد بی گناه در پشت میله ها است، در حالی که قاتل آنها در اطراف رامنت می کند، اما اتفاق می افتد. این یک کتاب جالب بود. من علاقه مند به خواندن بیشتر هستم آیا کتابهای دیگرش مثل این است؟ بدون شخصیت اصلی؟

مشاهده لینک اصلی
این سخت است که توضیح دهم چرا من خواندن یک کتاب به عنوان جانم Grishams اعتراف به پایان به سختی بد است. در بخش دیگری از آن اعتیاد قدیمی که من در مورد آن نوشته ام، لازم است بدانید که چگونه داستان چگونه شکل می گیرد. تمام داستانها، برای من حداقل، ناامید کننده اعتیاد آور هستند. بخشی از آن را در مورد سرمایه گذاری زمان: من در بسیاری از در حال حاضر قرار داده، من نمی تونم آن را رها به عنوان هدر رفته است. سپس احساس می کنید که این کاملا بد نیست، باید به زودی بهتر شود ... در این مورد، آن را هرگز انجام داد. در حقیقت، بدتر شد. آنچه که یک کتاب از این نوع برای آن اتفاق می افتد، تعلیق است و گریشام آن را از پنجره بسیاری از فصل های خسته کننده قبل از پایان انداخت. و هنوز خواندنش را ادامه دادم من به شدت به خودم فشار آوردم که در فروشگاه باید تعجب برانگیز باشد، تا حدودی پیچیده در نهایت، چیزی برای ایجاد این همه ارزشمند است. اما هرگز نرسید داستان زخم، و پایین و پایین تا زمانی که (مهربانانه) متوقف شد. من باید بگویم که برای سه ماهه آخر من از طریق تمام پاراگراف ها و صفحات خارج از بی علاقگی شدید به سر می برد. در کنار عبارتیsuspense tale @ thread، این کتاب در مورد مجازات اعدام است. مجازات مرگ در تگزاس. به عنوان جان گریشام، به عنوان یک خبرنگار به عنوان موفقیت آمیز - و به عنوان قابل شناخت در مورد سیستم حقوقی - فکر نمی کنم. پس چرا او از دستش برمی آید؟ من فکر می کنم او از دست رفته است، زیرا او بی عدالتی بسیار آشکاری از یک مرد محکوم به مرگ را برای جرمی که ما از ابتدا نمی دانیم، تحمیل می کند. (من نمیخواهم نتیجه حکم خود را منتشر کنم، در صورتی که بعضی خوانندگان دیگر تصمیم بگیرند، ناخودآگاه، این کتاب را بردارند). او از دستش برمیآید؛ چرا که داستان در کنار خطوط کاملا قابل پیشبینی پیشرفت میکند، هرچند گفته میشود که ما باید تعجب کرد. از آنجا که او موقعیت های ظاهرا تعلیق را تنظیم می کند که نتیجه آن، به عنوان نوجوان شما ممکن است بگوید، مانند، duh.He از دست رفته، زیرا کتاب بد، lazily نوشته شده است. این پروس است، آن را به صورت ناقص، کسل کننده. وقتی این پاراگراف ها و صفحات را به سمت انتها پر کردید، تنها بخشی بود زیرا من قبلا تمام پاسخ هایی را که مورد نیاز بودم داشتم، اما همچنین به این دلیل که آنها در این نوع پروسه مسطح نوشته شده بود که سبب چشمک زدن چشم و بی قراری ذهن می شود. او از دست رفته است، چرا که شخصیت های او تقریبا به عنوان پروس ناپایدار است، مهم نیست که چقدر تلاش می کند تا آنها را بسوزانند. گفتگوی نوجوان سیاهپوست او تقریبا غیرممکن است از کشیش یونایتد یا ستیزه گر سریالی او. حتی صحنه های شورش خود را به سختی یک لحظه از اضطراب و یا نگرانی خواننده را افزایش می دهد. در حال حاضر سوال من این است که چرا زمان صرف وقت زیادی برای نوشتن در مورد یک کتاب به عنوان بد به عنوان این است. من اعتقاد دارم که نویسنده باید حساب شود، مخصوصا زمانی که نویسنده به عنوان تجاری موفق به عنوان یوه گریشام باشد. این که انسان دارای استعداد برای روایت قانع کننده است، به خوبی تاسیس شده است. من کتاب های او را خوانده ام که کاملا لذت می برم. پس چرا باید مجاز به نامحدود بودن مجازاتش با نامزد شدن از خوانندهاش باشد؟ کتابی که به عنوان نامناسب ساخته شده و نوشته شده است؟ نویسنده و ناشر باید برای این استثمار بی شرمانه حساب شود. و در حالی که متوجه شدم که صدای من از تقویت رسانه های بیرونی لذت نمی برد، من فکر می کنم که وقتی نوشتم، به حقیقت بگویم، تعهد من است. و حقیقت ساده این است که @ Confession @ یک کتاب وحشتناک است. هرگز نباید آن را منتشر کرد، به غیر از چندین هزار نسخه کپی در هر کتابفروشی در سراسر جهان. من در Heathrow برای پرواز هواپیما به لس آنجلس خریدم. من آرزو می کنم که پول خود را از دست ندهم برای حمایت از این نوع تجارب غیررسمی کلمه چاپی. احساس کردم تقلب کردم

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب اعتراف


 کتاب زندگی در تئاتر
 کتاب دایی وانیا
 کتاب پیرنگ پنهانی
 کتاب در کمین خدایگان
 کتاب افاضات همایونی
 کتاب بازینامه دادرسان